محاسبه جریان خطای زمین در سیستم TN

محاسبه جریان خطای زمین یا ارت فالت

روش های تعیین سطح جریان خطای زمین

جریان ناشی از خطای فاز به زمین یا جریان خطای زمین در سیستم های زمین شده ی TN به اندازه ی کافی زیاد بوده و می تواند باعث عملکرد سیستم های حفاظتی اضافه جریان شود. منظور از سیستم های حفاظتی اضافه جریان همان فیوزها و بریکرهای معمولی است. در اغلب شرایط امپدانس منبع و امپدانس کل سیستم تغذیه از امپدانس مدارهای داخل تاسیسات کمتر است. با توجه به اختلاف زیاد امپدانس سیستم تغذیه در مقایسه با مدارهای داخلی می توان گفت که هرگونه محدودیت در مقدار جریان خطای زمین توسط هادی های داخل تاسیسات ایجاد می شود. به عنوان مثال هادی های انعطاف پذیر و بلند لوازم الکتریکی را در نظر بگیرید. این هادی باعث افزایش امپدانس حلقه خطا شده که به صورت مستقیم روی مقدار جریان خطا تاثیر گذار است. همانطور که می دانید افزایش امپدانس مسیر خطا باعث کاهش جریان و در نتیجه عدم عملکرد صحیح سیستم های حفاظتی خواهد شد.

طبق جدول زیر، استاندارد IEC حداکثر زمان قطع مدار هنگام رخ دادن خطا در سیستم های زمین شده ی TN را به مقدار ولتاژ نامی آن مرتبط کرده است.

جدول1: حداکثر زمان جداسازی از منبع تغذیه در سیستم TN برای مدارهای نهایی با جریان نامی تا 63 آمپر با یک یا چند پریز و مدارهای 32 آمپر جهت تغذیه ی مصرف کننده های نصب ثابت

T (s) Uo (VAC)
0.8 50 < Uo ≤ 120
0.4 120 < Uo ≤ 230
0.2 230 < Uo ≤ 400
0.1 Uo > 400

دلیل اصلی رابطه های ذکر شده این است که در سیستم TN، باید جریان خطای زیادی ایجاد شود تا ولتاژ یک بخش فلزی در دسترس به 50 ولت یا بیشتر افزایش پیدا کند. بالا بودن جریان خطا باعث رخ دادن یکی از احتمال های زیر خواهد شد:

  • مسیر خطا عملا به صورت آنی سوخته و قطع می شود.
  • سیم ها جوش خورده و یک مسیر سخت برای عبور جریان خطا ایجاد می کند. عبور جریان خطای زیاد در این لحظه باعث عملکرد سیستم های حفاظتی اضافه جریان خواهد شد.

جهت اطمینان از عملکرد صحیح تجهیزات حفاظتی اضافه جریان در گزینه ی دوم، باید یک ارزیابی دقیق و منطقی در خصوص سطوح جریان خطای زمین انجام شود. این ارزیابی در مرحله ی طراحی تاسیسات الکتریکی انجام شده و بسیار مهم است. یک آنالیز بسیار دقیق مستلزم استفاده از تکنیک مولفه توالی فاز به ترتیب و برای هر مدار است. این روش ساده است ولی مقدار محاسبات مورد نیاز آن بسیار زیاد بوده و قابل توجیه نیست.

از طرفی تعیین امپدانس های توالی صفر با هر درجه ای از دقت در تاسیسات فشار ضعیف با ابعاد متوسط بسیار دشوار است. برای رفع مشکلات فوق، سایر روش های ساده تر با دقت کافی ترجیح داده می شوند. سه روش عملی برای محاسبه ی جریان خطا عبارتنداز:

  • روش امپدانس بر اساس جمع تمام امپدانس های حلقه ی خطا برای هر مدار انجام می شود. در این روش فقط امپدانس مولفه ی مثبت در نظر گرفته می شود.
  • روش ترکیب میزان جریان اتصال کوتاه در انتهای یک حلقه یا لوپ را تخمین می زند. برای استفاده از این روش باید سطح جریان اتصال کوتاه ابتدای حلقه مشخص باشد.
  • روش قرار دادی یا مرسوم با استفاده از جداول و با سرعت بالا، حداقل سطوح جریان خطای فاز به زمین را محاسبه می کند.

روش های فوق فقط برای مواردی قابل اعتماد هستند که کابل های تشکیل دهنده ی حلقه ی خطا در نزدیکی یا مجاورت یکدیگر بوده و با مواد فرومغناطیسی از یکدیگر جدا نشده باشند.

روش امپدانس

در این روش امپدانس توالی مثبت آیتم های موجود در مدار حلقه ی خطای زمین با یکدیگر جمع می شود. موارد موجود در حلقه ی خطای زمین شامل کابل، سیم، هادی اتصال زمین، ترانسفورماتور و غیره بوده که افزایش آن ها باعث کاهش جریان خطای زمین خواهد شد. جریان خطای زمین در این روش با استفاده از فرمول زیر محاسبه می شود:

\[I=\frac{U_0}{\sqrt{{(\mathrm{\Sigma }R)}^2+{(\mathrm{\Sigma }X)}^2}}\]

آیتم های فرمول فوق عبارتنداز:

  • \(U_0\) ولتاژ نامی سیستم به صورت فاز به نول
  • \({(\mathrm{\Sigma }R)}^2\) جمع تمام مقاومت های موجود در حلقه به توان 2 در مرحله ی طراحی پروژه
  • \({(\mathrm{\Sigma }X)}^2\) جمع راکتانس سلفی موجود در حلقه با توان 2

استفاده از روش امپدانس برای محاسبه ی جریان خطا همیشه آسان نیست. در این مدل باید تمام مقادیر پارامترها و ویژگی های آیتم های موجود در حلقه ی خطا مشخص باشد. در بسیاری از موارد یک راهنمای ملی می تواند مقادیر معمول برای اهداف مشخص را به صورت تخمینی ارائه کند.

جریان خطای به دست آمده از این روش کمتر از مقدار واقعی خواهد بود که هنگام رخ دادن خطا در مدار جاری می شود. اگر تنظیمات تجهیزات حفاظتی اضافه جریان بر اساس مقدار محاسبه شده باشد، عملکرد سیستم تضمین شده خواهد بود.

روش ترکیب

با استفاده از روش ترکیب می توان جریان اتصال کوتاه انتهای حلقه را بر اساس جریان اتصال کوتاه ابتدای حلقه تعیین کرد. مقدار تقریبی جریان اتصال کوتاه از طربق فرمول زیر محاسبه خواهد شد:

\[I_{SC}=\frac{I\times U_0}{U_0+Z_S\times I}\]

آیتم های فرمول فوق عبارتنداز:

  • \(I_{SC}\) جریان اتصال کوتاه انتهای حلقه
  • \(I\) جریان اتصال کوتاه بالادست
  • \(U_0\) ولتاژ نامی فاز سیستم
  • \(Z_S\) امپدانس حلقه

در این روش، امپدانس های مجزا به صورت حسابی اضافه می شوند. این حالت بر خلاف حالت قبلی یا مدل امپدانس است. جریان خطای به دست آمده از این روش کمتر از مقدار واقعی خواهد بود که هنگام رخ دادن خطا در مدار جاری می شود. اگر تنظیمات تجهیزات حفاظتی اضافه جریان بر اساس مقدار محاسبه شده باشد، عملکرد سیستم تضمین شده خواهد بود.

روش مرسوم

روش روتین یا مرسوم به اندازه ای دقیق است که از آن برای تعیین حداکثر طول کابل استفاده می شود. محاسبه ی جریان اتصال کوتاه بر این فرض استوار است که ولتاژ فاز با نول در بالادست مدار مورد نظر حدود 80 درصد یا بیشتر باقی می ماند. منظور از بالادست مدار نقطه ای است که در آن سیستم حفاظتی مانند فیوز یا بریکر نصب شده است. مقدار 80 درصد به همراه امپدانس مدار برای محاسبه ی جریان اتصال کوتاه استفاده خواهد شد. ضریب فوق شامل تمام افت ولتاژ بالادست نقطه ی مورد نظر است.

در کابل های معمولی فشار ضعیف، هادی های هر سه فاز یک مدار 4 سیمه در مجاورت یکدیگر هستند. نزدیکی هادی ها باعث می شود تا مقدار راکتانس سلفی داخل هادی ها و راکتانس بین هادی ها در مقایسه با مقاومت اهمی کابل بسیار کوچک باشد. این تخمین در خصوص کابل های با سطح مقطع تا 120 میلی متر مربع معتبر است. در سایزهای بالاتر، مقدار R طبق جدول زیر افزایش پیدا می کند:

جدول 2: افزایش مقاومت در کابل های 150 تا 240 میلی متر مربع

سطح مقطع هادی بر اساس میلی متر مربع مقدار مقاومت
S=150 mm² R+15%
S=185 mm² R+20%
S=240 mm² R+25%

حداکثر طول یک مدار در تاسیسات با سیستم زمین شده ی TN توسط فرمول زیر محاسبه می شود:

\[L_{max}=\frac{0.8\ U_0\ S_{ph}}{\rho (1+m)I_a}\]

آیتم های فرمول فوق عبارتنداز:

  • \(L_{max}\) حداکثر طول بر اساس متر
  • \(U_0\) ولتاژ فاز به عنوان مثال 230 ولت در مدارهای 230/400 ولت
  • \(\rho \) مقاومت ویژه در دمای کاری معمول بر اساس اهم.میلی متر مربع/ متر ( مقاومت ویژه ی مس معادل  و برای آلومینیوم معادل  است.)
  • \(I_a\) این جریان در خصوص بریکر و فیوز به دو شکل مطرح می شود.
    • جریان تریپ بریکر که عملکرد آنی یا لحظه ای آن را تضمین می کند.
    • جریانی که عملکرد فیوز در زمان مشخص را تضمین می کند.
  • \(S_{ph}\) سطح مقطع هادی های فاز مدار مورد نظر بر اساس میلی متر مربع
  • \(S_{pe}\) سطح مقطع هادی حفاظتی بر اساس میلی متر مربع
  • \(m=\frac{S_{ph}}{S_{pe}}\)

محاسبه حداکثر طول مدار با استفاده از روش مرسوم

تصویر 1: محاسبه حداکثر طول مدار با استفاده از روش مرسوم یا روتین در سیستم زمین شده ی TN

جدول ها

حداکثر طول مدار در جدول های زیر طبق روش مرسوم یا روتین تهیه شده و برای سیستم های TN قابل اجرا است. طول مدار نباید از مقادیر ذکر شده در جدول های زیر بیشتر شود. افزایش طول سیم ها و کابل ها از محدوده ی مجاز به معنی افزایش مقاومت اهمی مدار خواهد بود. افزایش مقاومت باعث محدود شدن جریان خطا و جلوگیری از عملکرد بریکر یا فیوز در زمان مجاز می شود. بریکرها و فیوزها دارای جریان مشخصی هستند که در آن بلافاصله عکس العمل نشان می دهند. کاهش جریان از این محدوده باعث عملکرد آن ها با تاخیر شده و احتمال ایجاد ولتاژ خطرناک و برقگرفتگی افزایش پیدا می کند. به منظور اطمینان از حفاظت کامل مدار باید میزان مقاومت و طول مدارها به درستی بررسی شود.

جهت مطالعه ده ها مقاله ی تخصصی دیگر، بخش مقالات طراحی تاسیسات فشار ضعیف را مشاهده کنید.

بریکرهای صنعتی و ساختمانی

بریکرها به دو گروه صنعتی و ساختمانی تقسیم می شوند. طبق استاندارد IEC60947-2 برای بریکرهای صنعتی یک تلرانس 20 درصدی در خصوص جریان تریپ مغناطیسی لحاظ می گردد. تلرانس 20 درصدی به معنی این است که جریان تریپ واقعی یا Ia ممکن است 20 درصد بیشتر یا کمتر از مقدار تنظیم شده ی Im در بریکر باشد.

در جدول 4 تلرانس 20 درصد به صورت مثبت در نظر گرفته و حداکثر طول مدار برای بدترین حالت محاسبه شده است. به عبارت دیگر در این جدول رابطه ی Ia=Im×1.2 صادق بوده و جریان تریپ واقعی 20 درصد بیشتر از مقدار تنظیم شده روی بریکر است.

طبق استاندارد IEC60898 برای بریکرهای ساختمانی مقدار جریان تریپ مغناطیسی یا لحظه ای بدون تلرانس بیان می شود. به عنوان مثال عملکرد لحظه ای یا مغناطیسی یک بریکر مینیاتوری تیپ C در 10 برابر جریان نامی آن تضمین شده است. جریان تریپ در این بریکر به صورت Ia=Im=10In خواهد بود. جدول های 5 تا 7 در خصوص بریکرهای ساختمانی با تیپ های متفاوت می باشد. این جدول ها با مقدار اتصال کوتاه برابر با Im و بدون تلرانس محاسبه شده اند.

ضریب اصلاح m

جدول زیر نشان دهنده ی ضریب اصلاح برای مقادیر ارائه شده در جدول های 4 تا 7 است. ضریب اصلاح با حرف m مشخص شده و بر اساس نسبت سطح مقطع هادی فاز به زمین یا Sph/Spe، نوع مدار و جنس هادی محاسبه می شود. موارد زیر در جدول ها لحاظ شده است:

  • تیپ حفاظت مدار به صورت فیوز یا بریکر
  • تنظیمات جریان عملکردی
  • سطح مقطع هادی های فاز و هادی های حفاظتی
  • نوع سیستم ارتینگ
  • تیپ بریکر به صورت B، C یا D

جدول ها ممکن است برای سیستم های 230/400 ولت استفاده شوند. جدول های مشابه برای حفاظت با بریکرهای کامپکت اشنایدر و بریکرهای سری Acti 9 در کاتالوگ های مربوطه نیز ارائه شده است.

جدول 3: ضریب اصلاح برای طول های ارائه شده در جدول های 4 تا 7 در سیستم TN

مدار جنس هادی ها

m = Sph/SPEیا  PEN

m = 1 m = 2 m = 3 m = 4
3P+N  یا  P+N مس 1 0.67 0.50 0.40
آلومینیوم 0.62 0.42 0.31 0.25

جدول 4: حداکثر طول مدار بر اساس متر برای سطح مقطع های مختلف هادی از جنس مس به همراه تنظیم جریان تریپ لحظه ای بریکرهای صنعتی طبق IEC60947-2 در سیستم TN با ولتاژ 230/400 ولت و m=1. این جدول بر اساس استاندارد IEC60947-2 محاسبه شده و شامل 20 درصد تلرانس جریان واقعی تریپ بریکر در مقایسه با جریان تنظیمی تریپ آن است.

سطح مقطع هادی ها تنظیم Im یا جریان تریپ لحظه ای یا تاخیر کوتاه مدت بریکر بر اساس آمپر
mm2 50 63 80 100 125 160 200 250 320 400 500 560 630 700 800 875 1000 1120 1250 1600 2000 2500 3200 4000 5000 6300 8000 10000 12500
1.5 100 79 63 50 40 31 25 20 16 13 10 9 8 7 6 6 5 4 4
2.5 167 133 104 83 67 52 42 33 26 21 17 15 13 12 10 10 8 7 7 5 4
4 267 212 167 133 107 83 67 53 42 33 27 24 21 19 17 15 13 12 11 8 7 5 4
6 400 317 250 200 160 125 100 80 63 50 40 36 32 29 25 23 20 18 16 13 10 8 6 5 4
10 417 333 267 208 167 133 104 83 67 60 53 48 42 38 33 30 27 21 17 13 10 8 7 5 4
16 427 333 267 213 167 133 107 95 85 76 67 61 53 48 43 33 27 21 17 13 11 8 7 5 4
25 417 333 260 208 167 149 132 119 104 95 83 74 67 52 42 33 26 21 17 13 10 8 7
35 467 365 292 233 208 185 167 146 133 117 104 93 73 58 47 36 29 23 19 15 12 9
50 495 396 317 283 251 226 198 181 158 141 127 99 79 63 49 40 32 25 20 16 13
70 417 370 333 292 267 233 208 187 146 117 93 73 58 47 37 29 23 19
95 452 396 362 317 283 263 198 158 127 99 79 63 50 40 32 25
120 457 400 357 320 250 200 160 125 100 80 63 50 40 32
150 435 388 348 272 217 174 136 109 87 69 54 43 35
185 459 411 321 257 206 161 128 103 82 64 51 41
240 400 320 256 200 160 128 102 80 64 51

جدول 5: حداکثر طول مدار بر اساس متر برای سطح مقطع های مختلف هادی از جنس مس به همراه جریان نامی برای بریکرهای خانگی تیپ B طبق IEC60898 در سیستم TN تکفاز یا سه فاز با ولتاژ 230/400 ولت و m=1

Sph

mm2

جریان نامی بر اساس آمپر
1 2 3 4 6 10 16 20 25 32 40 50 63 80 100 125
1.5 1200 600 400 300 200 120 75 60 48 37 30 24 19 15 12 10
2.5 1000 666 500 333 200 125 100 80 62 50 40 32 25 20 16
4 1066 800 533 320 200 160 128 100 80 64 51 40 32 26
6 1200 800 480 300 240 192 150 120 96 76 60 48 38
10 800 500 400 320 250 200 160 127 100 60 102
16 800 640 512 400 320 256 203 160 128 102
25 800 625 500 400 317 250 200 160
35 875 700 560 444 350 280 224
50 760 603 475 380 304

جدول 6: حداکثر طول مدار بر اساس متر برای سطح مقطع های مختلف هادی از جنس مس به همراه جریان نامی برای بریکرهای خانگی تیپ C طبق IEC60898 در سیستم TN تکفاز یا سه فاز با ولتاژ 230/400 ولت و m=1

Sph

mm2

جریان نامی بر اساس آمپر
1 2 3 4 6 10 16 20 25 32 40 50 63 80 100 125
1.5 600 300 200 150 100 60 37 30 24 18 15 12 9 7 6 5
2.5 500 333 250 167 100 62 50 40 31 25 20 16 12 10 8
4 533 400 267 160 100 80 64 50 40 32 25 20 16 13
6 600 400 240 150 120 96 75 60 48 38 30 24 19
10 667 400 250 200 160 125 100 80 63 50 40 32
16 640 400 320 256 200 160 128 101 80 64 51
25 625 500 400 312 250 200 159 125 100 80
35 875 700 560 437 350 280 222 175 140 112
50 760 594 475 380 301 237 190 152

جدول 7: حداکثر طول مدار بر اساس متر برای سطح مقطع های مختلف هادی از جنس مس به همراه جریان نامی برای بریکرهای خانگی تیپ D طبق IEC60898 در سیستم TN تکفاز یا سه فاز با ولتاژ 230/400 ولت و m=1

Sph

mm2

جریان نامی بر اساس آمپر
1 2 3 4 6 10 16 20 25 32 40 50 63 80 100 125
1.5 429 214 143 107 71 43 27 21 17 13 11 9 7 5 4 3
2.5 714 357 238 179 119 71 45 36 29 22 18 14 11 9 7 6
4 571 381 286 190 114 71 57 46 36 29 23 18 14 11 9
6 857 571 429 286 171 107 86 69 54 43 34 27 21 17 14
10 952 714 476 286 179 143 114 89 71 57 45 36 29 23
16 762 457 286 229 183 143 114 91 73 57 46 37
25 714 446 357 286 223 179 143 113 89 71 57
35 625 500 400 313 250 200 159 125 100 80
50 679 543 424 339 271 215 170 136 109

مثال

تاسیساتی را در نظر بگیرید که با مدار 3 فاز 4 سیمه و ولتاژ 400/230 ولت تغذیه شده و سیستم ارتینگ آن TN-C است. مدار فوق توسط یک بریکر 3 فاز 63 آمپر تیپ B محافظت می شود. هادی ها از جنس آلومینیوم و به ترتیب برای فاز و خنثی یا PEN معادل 50 و 25 میلی متر مربع هستند.

با توجه به شرایط فوق، حداکثر طول مداری که هنگام رخ دادن خطا توسط رله ی مغناطیسی بریکر به صورت آنی قطع می شود را تعیین کنید. در نظر داشته باشید که طول مدار همواره باید کوتاه تر از حداکثر تعیین شده در جدول ها باشد. افزایش طول سیم ها و کابل ها باعث از دست رفتن حفاظت و عدم عملکرد بریکر به صورت لحظه ای خواهد شد.

در جدول 5 حداکثر طول مدار برای سطح مقطع های مختلف هادی مس به همراه جریان نامی بریکرهای تیپ B آورده شده است. این مقادیر طبق استاندارد IEC60898 در سیستم TN تکفاز یا سه فاز با ولتاژ 400/230 ولت و m=1 محاسبه شده اند. طبق این جدول حداکثر طول مدار با هادی فاز 50 میلی متر مربع از جنس مس و بریکر 63 آمپر معادل 603 متر است.

در این مثال از هادی آلومینیوم با سطح مقطع مختلف برای فاز و نول استفاده شده است. با توجه به سطح مقطع 50 میلی متر مربع برای هادی فاز و 25 میلی متر مربع برای هادی نول یا PEN می توان مقدار m را محاسبه کرد. با تقسیم 50 بر 25 مقدار m برابر با 2 خواهد بود. با توجه به جنس آلومینیوم هادی ها و m بزرگتر از یک، باید از ضرایب اصلاح استفاده شود.

\[m=\frac{S_{ph}}{S_{PE}}=\frac{{50}_{{mm}^2}}{{25}_{{mm}^2}}=2\]

در ستون m2 از جدول شماره 3 برای هادی های مس و آلومینیوم به ترتیب ضرایب اصلاح 0.67 و 0.42 درج شده است. هادی های مثال فوق از جنس آلومینیوم بوده و باید از ضریب اصلاح 0.42 استفاده کرد. حداکثر طول مدار فوق با ضرب 0.42 در 603 معادل 253 متر خواهد بود.

شرایط خاص

موارد خاصی وجود دارد که در آن بخش رسانای در دسترس یک یا چند تجهیز الکتریکی به یک الکترود زمین جداگانه متصل شده اند. در این شرایط حفاظت در برابر خطا باید توسط سیستم های جریان باقی مانده یا RCD انجام شود. بریکر نشتی جریان یا دستگاه های مشابه باید در ابتدا یا مبداء مداری نصب شود که تجهیزات با بدنه ی زمین شده ی مجزا را تغذیه می کند. حساسیت RCD باید با مقاومت الکترود زمین متناسب باشد. در تصویر زیر مقاومت RA2 مربوط به الکترود مجزا می باشد که حساسیت RCD را تعیین می کند. برای یادآوری این نکات به بخش مشخصات سیستم TT مراجعه کنید.

اتصال زمین بدنه ی تجهیزات الکتریکی به الکترود مجزا

تصویر 2: اتصال زمین بدنه ی تجهیزات الکتریکی به الکترود مجزا

حلقه ی خطا با امپدانس بالا

جریان خطای زمین هنگام افزایش امپدانس حلقه خطا به صورت اجتناب ناپذیری محدود می شود. کاهش جریان خطا باعث عدم عملکرد تجهیزات حفاظت اضافه جریان در مدت زمان مشخص شده و دیگر نمی توان به آن ها اعتماد کرد. در چنین شرایطی می توان از روش های زیر استفاده کرد:

پیشنهاد اول

  • نصب بریکر با سطح عملکرد لحظه ای یا مغناطیسی پائین تر به عنوان مثال : این روش برای حفاظت افراد در مدارهایی استفاده می شود که به صورت غیر عادی طولانی هستند. به منظور استفاده از بریکر با عملکرد مغناطیسی سریع تر، حتما باید وجود جریان های گذرا در مدار را بررسی کنید. تاکید می شود که جریان راه اندازی مانند الکتروموتورهای موجود در مدار نباید باعث عملکرد بی مورد بریکر شود.
  • راه حل های اشنایدر الکتریک:
    • بریکر کامپکت تیپ G با محدوده ی عملکرد
    • بریکر تیپ B سری Acti9

بریکر با تنظیمات پائین بخش مغناطیسی یا تریپ آنی

تصویر 3: بریکر با تنظیمات پائین بخش مغناطیسی یا تریپ آنی

پیشنهاد دوم

  • نصب تجهیزات جریان باقی مانده یا RCD در مدار: در اغلب شرایط نیازی به RCD با حساسیت بالا نبوده و جریان عامل آن ها می تواند از چند آمپر تا چند ده آمپر انتخاب شود. هنگامی که در تاسیسات پریزهای برق وجود داشته باشد، باید برای آن ها مدارهای خاصی به همراه RCD های با حساسیت بالا طراحی کنید. معمولا از هر RCD برای تغذیه ی چند پریز برق استفاده می شود. تجهیزات جریان باقی مانده برای حفاظت پریزها باید جریان عامل کمتر-مساوی 30 میلی آمپر داشته باشند.
  • راه حل اشنایدر الکتریک:
    • RCD سری Vigi NG125 با جریان عامل 1 یا 3 آمپر
    • Vigicompact سری REH یا REM با جریان عامل 3 تا 30 آمپر
    • بریکر تیپ B سری Acti9

حفاظت توسط RCD در سیستم های TN

تصویر 4: حفاظت توسط RCD در سیستم های TN هنگام وجود حلقه ی خطا با امپدانس بالا

پیشنهاد سوم

به منظور کاهش امپدانس حلقه ی خطا، می توانید سطح مقطع هادی های PE یا PEN و یا هادی های فاز را افزایش دهید. این کار باعث افزایش جریان خطای زمین و عملکرد بخش مغناطیسی بریکر یا سوختن فیوزها در زمان مجاز خواهد شد.

پیشنهاد چهارم

یکی دیگر از روش های ممکن برای افزایش جریان خطای زمین، اضافه کردن هادی های هم پتانسیل یا هادی های تکمیلی است. تاثیر این روش مانند پیشنهاد سوم بوده و باعث کاهش مقاومت حلقه ی خطای زمین می گردد. استفاده از هادی های هم پتانسیل تکمیلی باعث بهبود حفاظت در برابر ولتاژ تماس نیز خواهد شد. میزان اثر بخشی این روش می تواند با تست مقاومت بین بخش های فلزی در دسترس و هادی حفاظتی اصلی کنترل شود. روش نمایش داده شده در تصویر زیر برای تاسیسات با سیستم ارت TN-C مجاز نمی باشد. در چنین شرایطی باید از پیشنهاد سوم استفاده کنید.

ارتقا سیستم هم بندی و هم پتانسیل

تصویر 5: ارتقا سیستم هم بندی و هم پتانسیل

این مقاله تا چه حد برای شما مفید بود؟

میانگین امتیاز 4.5 / 5. تعداد رای: 4

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *